بغض
سلام
میدونی حضرت عشق میخوام امشب از چی صحبت کنم ؟
از ....تنفر....
چیه ؟؟؟؟؟
اره درست شنیدی!!!
از ت ن ف ر
تنفر از عشق زیاد میاد,میدونی عشقم اینجور نیست من از تو متنفر باشم ها
نه نه نه
اشتباه نکن من هر روز بیشتر از دیروز عاشقت میشم و این دست خودم نیست .
همونطورکه بیشترعاشق تو میشم بیشتر از خودم متنفرمیشم
میدونی چرا ؟؟؟؟؟
وقتی به این فکر میکنم اینقدر بهت وابسته ام ولی درمقابل ......
وقتی فکر میکنم نمیتونم دوریت رو تحمل کنم ولی درمقابل ......
وقتی به این فکر میکنم اینقدر عشق و علاقم رو نشون میدم چه با رفتارم و چه با زبونم ولی درمقابل ......
وقتی به این فکر میکنم از هرچیز و هر کسی برام مهمتری و همیشه وقتم رو خالی میکنم تاکنار تو باشم و مواظب احوال تو باشم ولی درمقابل ......
وقتی به این فکر میکنم وقتی تو از یه چیزی خوشحال میشی اون رو مرتب انجام میدم و وقتی میفهمم از یه چیزی ناراحت میشی اونرو به کل میزارم کنار ولی درمقابل ......
وقتی به این فکر میکنم سر کوچیکترین مساعل ازت اجازه میگیرم و تو رو با خبر میکنم ولی درمقابل ......
یه حال و احوال ساده گرفتن کلا 10 ثانیه میشه و تومیونی میتونی چقدر من و خوشحال کنی ولی حتی از این کارهم دریغ میکنی
وقتی دیدم پیام میدی پیام هاشو نخون ولی تو پیام هات بهش میخندی و من از حسودی گریه میوفتم و خون بالا میارم .
همه این ها دلیل میشه که من بی نهایت از خودم متنفر بشم
از خودم متنفر میشم وقتی میبینم من با بقیه هیچ فرقی برات ندارم و باید عشق و علاقه خودم رو لا به لای کارهای روزمره ات پیدا کنم!!!
ازخودم متنفرمیشم وقتی دارم الان پیام هارو میخونم ولی تو هیچ وقتی نداری که کنار من باشی !!!
عیبی نداره عشقم
این تو و این تموم نشونه ها
یه روز اونقدر دلتنگ میشی که مجبور میشی برای پیدا کردنم تموم سنگ های مزار روبگردی .!!!
نظرات شما عزیزان:
تبادل لینک هوشمند